معرفی رشته مدیریت
هدف
مديريت علم اداره و هدايت سازمانهاست. به گونهاي كه موجب افزايش بهرهوري، كارايي و اثر بخشي آنها گردد. به عبارت ديگر مديريت، دانش بين رشتهاي است كه از علوم مختلف مانند رياضيات، جامعهشناسي و روانشناسي براي بهبود عملكرد سازمانها ياري ميجويد.
دانش مديريت در اواخر قرن 19 و اوايل قرن 20 براي بهتر اداره كردن سازمانهاي يك جامعه، بخصوص سازمانهاي صنعتي و تجاري جامعه مطرح گرديد.
در واقع پيدايش مباحث مديريت به انقلاب صنعتي و نياز صنايع به مديران متبحر باز ميگردد و بتدريج با تخصصيتر شدن هرچه بيشتر علوم، مديريت نيز به شاخههاي مختلفي اعم از بازرگاني، دولتي، صنعتي، مالي، بيمه، گمركي، بيمارستاني و شاخههاي متعدد ديگر تقسيم ميشود.
فارغالتحصيلان اين رشته با گرايشهاي متفاوت ميتوانند پس از اتمام تحصيلات، مسووليتهاي متفاوت مديريتي را در سطح كشور بر عهده گيرند و با اتكاء به آموختههاي خود در زمينههاي بازرگاني، مالي، صنعتي، دولتي و … به راحتي فعاليت كنند.
تواناييهاي مورد نياز و قابل توصيه
داوطلب بايد از توان كافي در درسهاي رياضي، آمار، اقتصاد و زبان انگليسي دوره دبيرستان برخوردار باشد و درك بالايي در فهم مطالب به ويژه در زمينه امور مالي داشته باشد. قدرت رهبري، اعتماد به نفس، روابط اجتماعي خوب، توان تجزيه و تحليل و قدرت بيان قوي از ويژگيهاي لازم براي دانشجوي رشته مديريت در تمامي گرايشها است.
دانشجوي اين رشته بخصوص در گرايشهاي بازرگاني و صنعتي بايد به مسائل تجاري و اقتصادي و محيط بازار علاقمند بوده و در دروس رياضي ، زبان انگليسي و ادبيات فارسي قوي باشد. چون در رشته مديريت براي تجزيه و تحليل مطالب بايد در درس رياضي قوي بود و همچنين براي دسترسي به منابع مختلف اين رشته، تسلط به زبان انگليسي بسيار اهميت دارد و بالاخره يك مدير بايد بتواند مطالب را به درستي و زيبايي بيان كرده و بنويسد وگرنه شنونده و يا خواننده مطالب او خسته خواهد شد. به همين دليل بايد در درس ادبيات قوي بوده و از نگارش خوبي بهرهمند باشد.
دانشجوي رشته مديريت بخصوص مديريت صنعتي بايد در دروس رياضي و آمار قوي باشد و به همين دليل بهتر است كه دانشجويان اين گرايش از بين داوطلبان رشته علوم رياضي فيزيك انتخاب شوند.
دانشجوي رشته مديريت بايد خلاقيت، نوآوري و قدرت تشخيص خوبي داشته باشد تا بتواند نتيجه تصميمي را كه امروز ميگيرد، در آينده ارزيابي كند و بدين وسيله از انجام كارهاي بيفايده كه گاه ميتواند ضرر و زيانهاي غيرقابل جبراني نيز به همراه داشته باشد، جلوگيري كند.
دانشجوي مديريت جهانگردي لازم است كه به تاريخ و فرهنگ خود و به درس جغرافيا علاقمند باشد و همچنين از روابط اجتماعي خوبي برخوردار بوده و به يك زبان خارجي مثل انگليسي ، فرانسه و يا عربي مسلط باشد تا بتواند با جهانگردان خارجي به راحتي ارتباط برقرار كند.
نكات تكميلي
تداخل در رشتههاي مختلف مديريت، نسبت به شاخههاي مختلف رشتههاي ديگر بيشتر است. يعني محتواي 70 درصد دروس اين رشته در همه شاخهها مشترك ميباشد، زيرا اصول مديريت در رابطه با سازمانهاي مختلف تفاوت چنداني ندارد و تفاوت آنها تنها در نوع وظايف، فعاليتها و امور سازمانها است. به همين دليل يك دانشجوي مديريت در هر شاخهاي كه درس بخواند، تنها با خواندن چند درس تخصصي ميتواند در شاخه ديگر نيز فعاليت كند. در نتيجه دانشجو نبايد حساسيت زيادي نسبت به نوع گرايش خود داشته باشد.
در پايان لازم است گفته شود كه رشته مديريت از داوطلبان هر سه گروه آزمايشي علوم رياضي و فني ،علوم تجربي و علوم انساني دانشجو ميپذيرد.
معرفي گرايشهاي مقطع کارشناسي
رشته مديريت در كشور ما داراي شاخههاي متعددي ميباشد كه از آن جمله ميتوان به مديريت بازرگاني، صنعتي، دولتي، جهانگردي ، بيمه ، بيمه اكو، امور گمركي و امور بانكي اشاره كرد و همچنين از شاخههاي تخصصيتري مثل مديريت كميسرياي دريايي و يا اداره امور بيمارستانها نام برد.
مديريت بازرگاني : رشته مديريت بازرگاني در مفهوم عام آن شامل طيف وسيعي از مديريتها ميشود، زيرا بيشتر سازمانهاي تجاري ، صنعتي و خدماتي مثل بانكها، شركتهاي بيمه و يا كارخانجات صنعتي به دنبال سود هستند و در نتيجه يك موسسه بازرگاني محسوب ميشوند. و از همينرو در كشور ما تا چند سال پيش، گرايش مديريت بازرگاني شامل گرايشهاي مختلف اين رشته مانند مديريت صنعتي ، مديريت بيمه و مديريت جهانگردي و مديريت بازرگاني بود. اما امروزه با پيشرفت علم مديريت و تخصصيتر شدن اين رشته ، مديريت بازرگاني كاربرد محدودتري پيدا كرده است. دروس تخصصي اين رشته در زمينه شناخت بازار، مسائل بازاريابي، تجارت، داد و ستد، معاملات بينالمللي و صادرات و واردات است و در نهايت يك دانشجوي مديريت بازرگاني به عنوان يك مدير تجاري تحصيل كرده ، ميتواند امور تجاري را تفكيك كرده و اداره كند و به ياري قدرت خلاق خويش در ايجاد بازار جديد، ارائه خدمات متنوع و تازه، ابداع روشهاي جديد در عرضه و توزيع، كارآفرين باشد. براي مثال يك فارغالتحصيل مديريت بازرگاني بايد بتواند براي كالاهاي موجود، بازار جديدي پيدا كرده و يا روشهاي مطلوب توزيع را در سيستم دولتي طراحي كند. چون امروز يكي از بزرگترين مشكلات كشور ما رساندن محصولات كشاورزي مثل برنج، چاي و مركبات به بازار و به دست مصرف كننده است.
گرايش مديريت بازرگاني به بررسي اصول، روشها و مهارتهايي ميپردازد كه اداره كنندگان سازمانهاي اقتصادي، خدماتي و بازرگاني بايد از آن اطلاع داشته باشند. براي مثال نحوه تصميمگيري در مورد روشهاي توليد، فروش، سرمايهگذاري، بازاريابي، جذب نيروي انساني و دهها مساله ديگر كه در هر موسسه بازرگاني براي يك مدير مطرح ميگردد، در اين گرايش آموزش داده ميشود.
مديريت صنعتي : قرن حاضر، قرن رقابت و بهرهوري است و لازمه بقا در اين قرن، درك زمان و شرايط و برنامهريزي براي استفاده از اين دگرگونيها و همراه ساختن خود با اين تحولات است و اين به معناي آن است كه امروزه نميتوان يك واحد صنعتي پيشرفته و بزرگ را كه توليد آن از كميت و كيفيت بالايي برخوردار است، با تكيه بر مديريت سنتي كه موروثي بوده و از پدر به پسر منتقل ميشود، اداره كرد. بلكه بايد با استفاده از مديران كارآمد در بخشهاي مختلف يك واحد صنعتي، مثل بخش توليد و يا بخش نيروي انساني، راه رسيدن به هدف را هموار نمود.
براي مثال حضور يك كارشناس مديريت صنعتي كه مسووليت نيروي انساني را بر عهده بگيرد، در هر واحد صنعتي ضروري است تا وي بتواند با استفاده از دانش آكادميك خويش ، مشاركت ، مهارت و انگيزه نيروي انساني واحد صنعتي مورد نظر را افزايش دهد.
يكي از علل عدم موفقيت صنايع ما اين است كه اكثر مسوولين واحدهاي صنعتي، فارغالتحصيل مديريت صنعتي نيستند. گرايشي كه مديران نيروهاي انساني سازمانهاي صنعتي را تربيت ميكند.
مديريت صنعتي داراي سه بعد اصلي فني و تكنيكي ، بعد مالي و بعد رفتاري و اجتماعي مي باشد كه بعد فني و تكنيكي در دروس تحقيق در عمليات و كنترل پروژه، بعد مالي در درسهايي مثل حسابداري صنعتي و بعد رفتاري و اجتماعي در دروس رفتار سازماني، مديريت منابع انساني و تئوريهاي مديريت بيان ميگردد. و البته بعضي از دروس اين گرايش مانند مديريت توليد و عمليات به هر سه اين ابعاد ميپردازد.
در مورد تفاوت دو رشته مديرت صنعتي و مهندسي صنايع بايد گفت: در رشته مهندسي صنايع دانشجويان بيشتر به مطالعه بعد فني و تكنيكي صنايع ميپردازند، اما رشته مديريت صنعتي به دو بعد مالي و رفتاري صنايع تاكيد بيشتري دارد.
رشته مهندسي صنايع و مديريت صنعتي ، مشتركات فراواني دارند زيرا دروس مديريت در هر دو رشته از اهميت بسياري برخوردار است اما آنچه كه باعث تمايز دو رشته از يكديگر ميشود، آن است كه رشته مديريت صنعتي بيشتر به مديريت نيروي انساني ميپردازد ولي رشته مهندسي صنايع به مديريت فني توجه دارد.
براي مثال در يك كارخانه روش توليد يك محصول و بررسي جزئيات آن بر عهده مهندس صنايع ميباشد و اداره نيروي كارخانه مورد نظر و ارتباط واحد صنعتي فوق با محيط اطرافش بر عهده مديريت صنعتي است.
مديريت دولتي : شاخه مديريت دولتي همانطور كه از نامش پيداست، متخصصاني را تربيت ميكند که بتوانند درآينده، اداره سازمانهاي دولتي را بر عهده بگيرند. زيرا اداره يك سازمان دولتي با اداره سازمانهاي بازرگاني و صنعتي متفاوت است.
براي مثال چون در يك بخش دولتي، رقابت وجود ندارد، كاركنان تمايلي به افزايش ارتقاي خدمات ندارند و اين وظيفه مديريت است كه بتواند در چارچوب قوانين و مقررات دولتي، با خلاقيت و نوآوري خويش، كارآيي و بهرهوري كاركنان را افزايش دهد. هدف ما در رشته مديريت دولتي، تربيت مديران شايستهاي است كه بتوانند وظايف پنجگانه محوله را به نحو احسن در سازمانها و تشكيلات دولتي كشور انجام دهند.
اين وظايف عبارتند از :
- برنامهريزي و اجراي آن .
- 2- سازماندهي يا تقسيم وظايف بين كاركنان يك سازمان به نحوي كه با تقسيم كار بتواند مهارت پرسنل خود را در پرداختن به كارهاي جزئي افزايش دهد.
- عمليات امور استخدامي و يا كارگزيني كاركنان جديد
- هدايت و راهبري، چون ما معتقديم كه يك مدير پس از استخدام نيروي جديد، نميتواند آن را به يكباره به محيط كار اعزام كند بلكه بايستي تحت هدايت و آمادهسازي لازم قرار گيرد تا بالاترين انگيزشهاي مادي و معنوي در او به وجود آيد
- نظارت و كنترل، كه از جمله بخشهاي بسيار حساس است چون در اين مرحله يك مدير با اندازهگيري، سنجش علميات و توجه به شاخصهاي كنترل بررسي ميكند كه آيا توانستهاست به اهداف تعيين شده در برنامهريزي خويش دست يابد يا خير؟ و در صورت لزوم اقدامات اصلاحي را در جهت پيشگيري از انحرافات احتمالي به اجرا ميگذارد.
البته وظايف فوق شامل همه شاخههاي مديريت ميشود اما متخصصان مديريت دولتي به اين وظايف بشدت اعتقاد دارند.
مديريت امور گمركي : گرايش مديريت امور گمركي به منظور تربيت كارشناسان و مديراني ايجاد شده است كه ضمن احاطه كلي بر دانش مديريت و مقوله بازرگاني و تجارت بينالملل، دانش كافي در كليه زمينههاي كارشناسي مرتبط به امور گمركي را كسب نمايند، زيرا بدون اشراف بر موازين و مقررات و تكنيكهاي گمركي ، اساسا توفيق در امر بازرگاني خارجي ميسر نخواهد شد. در نتيجه لازم است كه تعدادي از دانشجويان رشته مديريت بطور تخصصي در زمينه مقررات بينالمللي و كنوانسيونهاي گمركي مطالعه كرده و شناخت لازم را درباره سازمانها و مجامع گمركي بينالمللي و ساير سازمانها و مجامعي كه بخشي از فعاليتهاي آنان منجر به وضع معيارهايي در سطح جهاني در زمينه مسايل گمركي ميگردد، پيدا كنند.
گمرك در خدمت تجارت جهان است و گرايش مديريت امور گمركي نيز بخشي از مديريت تجاري و بازرگاني است كه در آن نحوه بررسي كالاهاي وارداتي و صادراتي و نحوه تنظيم اظهارنامهها و چگونگي ايجاد تعرفههاي مالياتي آموزش داده ميشود. همچنين دانشجويان ميآموزند بر اساس سياست اقتصادي كشور، كالاهاي ممنوعه و غير ممنوعه را شناسايي كنند.
مديريت جهانگردي : ايران 1.648.000 كيلومتر مربع وسعت دارد و هر گوشهاش جلوه و لطفي تازه ، رمز و رازي ديگر و زيبايي و صلابتي دو چندان دارد. از ايران سخن ميگوييم، كشوري كه ميتوان در يك فصل هم در آبهاي نيلگون جنوبش تني به آب زد و هم در كوهستانهاي سپيدپوش شمالش، به ورزشهاي زمستاني پرداخت. سرزميني كه ميتوان در كويرش به آسمان پرستاره نزديك شد و در جنگلهاي انبوهش معني واقعي رنگ سبز را دريافت. دياري كه هر وجب از خاكش ، با تو از تمدني كهن سخن ميگويد.
اما چرا كشوري با اين همه جلوه و جذابيت ، تنها سهم اندكي از صنعت سودآور جهانگردي را به خود اختصاص داده است؟
نتيجه يك نظرخواهي كه از خبرنگاران خارجي به عمل آمده است، نشان ميدهد كه بسياري از آنها بر اين اعتقادند كه مديريت ضعيف، يكي از عوامل اصلي ركود صنعت جهانگردي در كشور ما است. چون لازمه توسعه و تقويت صنعت جهانگردي، اطلاع از زمينههاي اقتصادي، اجتماعي ، جغرافيايي و فرهنگي كشور است تا بتوان امكانات موجود و همچنين مسائل و مشكلاتي كه در راه توسعه اين صنعت وجود دارد، شناسايي كرد و سپس بر اساس تحقيقات موجود، يك برنامهريزي دقيق و عملي داشت. و البته چنين كاري تنها به ياري مديراني كارآمد و متخصص در صنعت جهانگردي امكانپذير است. تخصصي كه در شاخه مديريت جهانگردي آموزش داده ميشود.
صنعت جهانگردي بعد از جنگ جهاني دوم رونق يافت اين صنعت در آن زمان در دست سرمايهداران بزرگي بود كه هدفي جز جلب مشتري بيشتر و در نتيجه سود بيشتر نداشتند. و به همين دليل با مخالفت مردم مناطق توريستي مواجه شدند. چون مردم ميديدند كه كمپانيهاي بزرگ بهترين مناطقشان را اشغال كرده و چشماندازهايشان را كور ميكنند و در نهايت نيز تنها آب و هواي بد، شلوغي راه و سرو صدا عايد آنها ميشود.
اين اختلاف باعث شد كه صنعت جهانگردي دچار يك تغيير و تحول عمده گردد و بتدريج تبديل به يك مقوله علمي شود. علمي ميان رشتهاي كه امروزه داراي گرايشهاي مختلفي اعم از مردمشناسي جهانگردي، جامعهشناسي جهانگردي ، حقوق جهانگردي و مهمتر از همه مديريت جهانگردي ميباشد .
گرايشي كه دانشجويان را براي عهدهدار شدن فعاليتهاي اجرايي برنامههاي جهانگردي آماده ميكند. يعني متخصص اين رشته در نهايت بايد بداند كه چه نوع جهانگردي را جذب كند؟ چگونه جذب كند، و چگونه بازارهاي جهانگردي جديدي براي جذب توريست ايجاد نمايد.
تفاوت اين گرايش با گرايشهاي ديگر مديريت در اين است كه جهانگردي كالاي خاصي است كه با كالاهاي ديگر تفاوت بسيار دارد چون اين كالا همانجا كه توليد ميشود، مصرف ميگردد و نميتوان آن را انبار كرد و يا در فصل ديگري مصرف نمود. به همين دليل كالاي جهانگردي، بازار ويژهاي ميطلبد و تخصص خاصي نيز براي دستيابي به اين بازار لازم است. تخصصي كه رشته مديريت جهانگردي آموزش داده ميشود.
مديريت بيمه : بيمه يكي از شاخصهاي توسعه در كشورهاي پيشرفته است، چون هر سرمايهداري كه بخواهد در كشوري سرمايهگذاري كند، بايد اطمينان داشته باشد كه در صورت بروز هر گونه حادثهاي يا خطري، سرمايه وي مصون خواهد بود. از همينرو در كشورهاي پيشرفته از بيمه به عنوان صنعت بيمه ياد ميكنند به اين معني كه همزمان با توسعه صنعت، بيمه نيز توسعه خواهد يافت و همچنين بر اين اعتقادند كه هر فردي نميتواند وارد اين صنعت شود بلكه بايد متخصص و دانشآموخته اين صنعت باشد . در نتيجه در دانشگاههاي بزرگ و معتبر دنيا، رشته بيمه به عنوان يك رشته مستقل كه داراي دو زيرشاخه عمده بيمههاي زندگي و غيرزندگي است، تدريس ميشود.
در كشور ما نيز گرايش مديريت بيمه در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي تدريس ميشود، اما به دليل اينكه در كشور ما صنعت بيمه دولتي است، در آن رقابت ديده نميشود و در نتيجه رشته مديريت بيمه نيز جايگاه واقعي خويش را پيدا نكرده است.
دروس تخصصي رشته مديريت بيمه در دانشگاههاي ايران شامل آموزش انواع بيمه از جمله بيمه اموال، بيمه اشخاص، بيمه مسووليت و … است. در حالي كه دروس اين رشته بايد خيلي پربارتر از موارد فوق باشد. براي مثال در دانشگاههاي خارج از كشور ، دانشجويان چگونگي ارزيابي ريسك را فرا ميگيرند. يعني ياد ميگيرند كه چگونه بايد ريسك كالايي كه قرار است بيمه شود، ارزيابي كنند. كاري كه نياز به محاسباتي بسيار دارد.
البته اگر در ايران نيز بيمه جنبه خصوصي پيدا كند، بدون شك اين گرايش نيز متحول شده و شكوفايي لازم را پيدا خواهد كرد.
دانشجوي مديريت بيمه نحوه اداره سازمانهاي بيمه و چگونگي رفتار با بيمهگذارها را فرا ميگيرد تا بتواند آنها را به بيمهگذاري ترغيب و تشويق كند. همچنين دانشجويان درباره انواع فعاليتهاي بيمه مثل بيمه عمر، ماشين، خدمات درماني و غيره اطلاعات لازم را كسب كرده و چگونگي فعاليت در اين زمينهها را بر اساس پايه و مباني مديريتي فرا ميگيرند.
مديريت بيمه اكو : با جهاني شدن اقتصاد در دنياي آينده، تجارت نقش بسيار مهمي را ايفا ميكند. در تجارت نيز موضوعاتي مثل بيمه و قوانين حقوقي آن، اهميت كليدي دارد. بنابراين روزبهروز به متخصصان بيمه نياز بيشتري احساس ميشود تا جايي كه اين رشته از حالت بومي به صورت بينالمللي درآمده است.
به همين دليل بيمه اكو كه يك دانشكده تخصصي است در ايران ايجاد شده است. اين دانشكده دانشجويان خود را از بين علاقهمندان كشورهاي عضو پيمان منطقهاي اكو انتخاب ميكند. چرا كه وجود نهادهايي مثل دانشكده، در تقويت همكاري و روابط متقابل فرهنگي ، اقتصادي و تجاري ميتواند بسيار موثر باشد.
در اين گرايش موضوعات مختلف مديريتي ، اقتصادي ، حقوقي ، حسابداري و تجاري آموزش داده ميشود و دانشجويان درباره نقش بيمه در ايجاد امنيت سرمايهگذاري و امنيت اقتصادي و رفاهي جامعه مطالعه ميكنند.
در مورد تفاوت دو گرايش مديريت بيمه اكو و مديريت بيمه ذكر اين نكته ضروري است كه اولين تفاوت اين دو گرايش در اين است كه تمامي دروس رشته مديريت بيمه اكو به زبان انگليسي است و از همينرو، در مرحله اول 10 برابر ظرفيت دانشکده، دانشجو پذيرفته مي شود و سپس از بين داوطلبان فوق، افرادي كه تسلط بيشتري به زبان انگليسي دارند، انتخاب ميشوند. همچنين در اين گرايش، به قوانين حقوق بينالملل و تجارت بينالملل توجه بيشتري ميشود.
وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر
فارغالتحصيل مقطع كارشناسي مديريت ميتواند در مقطع كارشناسي ارشد در گرايشهاي مختلف صنعتي، دولتي، مديريت انتقال تکنولوژي، مديريت تکنولوژي اطلاعات ، بازرگاني، مالي و بيمه به تحصيل ادامه دهد. اين گرايشها در دانشگاههاي داخل كشور ارايه ميشود. در دوره دكتري نيز گرايشهاي بسياري به شکل تخصصي تر در داخل و خارج از کشور ارايه ميشود.
آينده شغلي و بازار كار
به جرات ميتوان گفت كه يك فارغالتحصيل رشته مديريت اگر در طي تحصيل به خوبي مطالعه و تحقيق كرده و فرد كارآمدي باشد، هيچوقت بيكار نخواهد ماند. چرا كه امروزه شركتها براي اين كه بتوانند در مقايسه با رقيبان، كالا يا خدمات را در زماني كمتر، با هزينه پايينتر و كيفيت بالاتر به مشتريان تحويل دهند، به مديراني متبحر نياز دارند.
براي مثال در يك كارخانه كنتورسازي كه روزانه 700 كنتور با 26 نفر توليد ميكرد اكنون با حضور يك مديرعامل توانا و آشنا با فن مديريت ، روزانه 1050 كنتور با 13 نفر در هر خط توليد ساخته ميشود، همچنين ارزبري هر كنتور از 12 دلار به 9/1 دلار كاهش يافته است.
مدير عامل اين شركت در بخشي از خاطرات خود ميگويد:
در اوايل دوران مديريت شركت با يكي از كاركنان آشنا شدم كه از روي شرارت چندين بار با مدير عامل پيشين درگير شده بود، اما بعد از اجراي طرح نظام مشاركت كه در آن علاوه بر همكاري جسمي از همكاري قلبي و روحي كاركنان نيز در پيشبرد اهداف كارخانه استفاده ميشود، همين فرد بيش از 250 طرح ارائه داد كه تنها يك طرح وي 50 هزار مارك صرفهجويي ارزي و 40 ميليون تومان صرفهجويي سالانه براي شركت به همراه داشته است.
بدون شك چنين مديري نه تنها بيكار نميماند بلكه اوست كه در ميان فرصتهاي شغلي مختلف ، بهترين را انتخاب خواهد كرد.
در رشتههاي مديريت اشتراك و تداخل دروس نسبتا بالاست، بنابراين ضرورتي ندارد كه فرصتهاي شغلي آنها را تفكيك كنيم اما اگر بخواهيم چنين كاري را انجام دهيم، بايد بگوييم كه فارغالتحصيل مديريت دولتي ميتواند در موسسات دولتي و عمومي و خدماتي مشغول به كار گردد. مديريت بازرگاني در سازمانهاي اقتصادي و بازرگاني فعاليت كند و مديريت صنعتي براي كار در سازمانهاي صنعتي و توليدي مناسبتر است.
فرصتهای شغلی
در مورد فرصتهاي شغلي فارغالتحصيل مديريت جهانگردي بايد گفت: يك عقيده كلي در اين گرايش وجود دارد و آن اين است كه براي متخصص جهانگردي كار بينهايت است و البته اين بستگي به خلاقيت و نوآوري فارغالتحصيل اين رشته دارد تا بتواند نيازهاي بازار كار اين صنعت را يافته در آن قسمت مشغول به كار گردد. هر چند در حال حاضر به دليل كمبود نيروي كار متخصص در صنعت جهانگردي كشور ، تمامي دانشجويان اين رشته جذب بازار كار ميشوند و ميتوانند در دفاتر خدمات مسافرتي به عنوان مدير فني و يا تورگردان و يا در سازمان ايرانگردي و جهانگردي وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي مشغول به كار گردند.
فرصتهاي شغلي فارغالتحصيل مديريت بيمه: علاوه بر شركتهاي بيمه دولتي كه به متخصصان رشته مديريت نياز دارند، شركتهاي بازرگاني و حمل و نقل كه در ارتباط با تجارت بينالمللي هستند نيز فارغالتحصيلان اين گرايش را جذب ميكنند.
در مورد فرصتهاي شغلي فارغالتحصيل بيمه اكو مي توان گفت: فارغالتحصيل اين گرايش چون به زبان انگليسي تسلط كامل دارد، راحت جذب بازار كار ميشود و حتي بعضي از شركتها به دانشگاه نامه مينويسند و ميخواهند كه دانشجويان را پس از فارغالتحصيل شدن به شركت آنها معرفي كند.
فرصتهاي شغلي مديريت امور گمركي: فارغالتحصيل اين رشته ميتواند در گمركها ، شركتهاي صادرات و واردات، حمل و نقل ، بيمه ، فرودگاهها و در مناطق مرزي مشغول به كار گردد.
وضعيت نياز كشور به اين رشته در حال حاضر
البته يك فارغالتحصيل رشته مديريت نبايد انتظار داشته باشد كه از همان بدو امر به عنوان مدير يك شركت يا كارخانه مشغول به كار گردد. چون بخشي از مطالب و محتواي كلاسهاي مديريت بايد از محيط و سازمانهاي جامعه گرفته شود. بنابراين فارغالتحصيل اين رشته در ابتدا بايد به عنوان يك كارشناس در ردههاي پايينتر وارد بازار كار شده و سپس به مرور پلههاي ترقي را طي كند. يعني ميتواند در طيف وسيعي از شركتها و سازمانها مانند شركتهاي تجاري، توليدي، مالي ، بانكها ، موسسههاي بيمه، سازمانهاي حسابرسي و موسساتي كه با تجارت خارجي سر و كار دارند به عنوان مسوول تداركات ، كارگزيني، امور مالي ، بازاريابي و مشغول به كار گردد.
فارغالتحصيلان مديريت دولتي ميتوانند مشاغلي از قبيل: كارشناس اداري، امور كاركنان، تشكيلات و روشها، طبقهبندي مشاغل، حقوق و دستمزد، برنامهريزي پرسنلي و نظاير آن و قبول مسووليت در سمت مديران سطوح مياني و سرپرستي واحدهاي اداري و خدماتي وزارتخانهها و سازمانهاي دولتي و شهرداريها را عهدهدار شوند.
فارغالتحصيلان گرايش مديريت بازرگاني ميتوانند در موسسههاي بازرگاني، اموري مانند تداركات ، كارگزيني، امور مالي، و بازاريابي را عهدهدار شوند.
فارغالتحصيلان مديريت صنعتي ميتوانند در قسمتهاي مديريت توليد، اداره و حفاظت فني و قسمت كنترل مرغوبيت كالا مشغول به كار شوند.
بدون دیدگاه