معرفی رشته روان شناسی

هدف

در دوره‌هاي تحصيلي روان‌شناسي دو هدف عمده مطرح است: اول، هدف اختصاصي، به منظور تربيت افرادي كه مفاهيم و اصول نظري و عملي روش­هاي پژوهش در اين علم را فرا گرفته و حداقل مهارت­هاي حرفه‌اي را در يكي از شاخه‌هاي روان‌شناسي عمومي، استثنايي و باليني كه در ايران كاربرد فراوان دارد، به دست آورند. دوم، هدف عمومي، بدين منظور كه دانشجويان رشته‌هاي مختلف را با اصول نظريات، مفاهيم و روش هاي علم روان‌شناسي آشنا نمايد.

روان شناسي طي تاريخچه کوتاه خود به گونه هاي متفاوتي تعريف شده است. نخستين دسته از روان شناسان حوزه کار خود را مطالعه فعاليت ذهني مي دانستند. با توسعه رفتارگرايي در آغاز قرن حاضر و تأکيد آن بر مطالعه انحصاري پديده هاي قابل اندازه گيري عيني، روان شناسي به عنوان بررسي رفتار تعريف شد. اين تعريف معمولاً هم شامل مطالعه رفتار حيوان ها بود و هم رفتار انسان ها، با اين فرض که اطلاعات حاصل از آزمايش با حيوان ها قابل تعميم به انسان ها است. اما با توسعه روان شناسيپديدار شناختي و روان شناسي شناختي، بار ديگر به تعريف قبلي رسيده ايم و در حال حاضر در تعاريف روان شناسي، هم به رفتار اشاره مي شود و هم به فرآيندهاي ذهني و از نظر ما روانشناسي مطالعه علمي رفتار و فرآيندهاي رواني مي باشد. چون در اين تعريف، روان شناسي هم به مطالعه عيني رفتار قابل مشاهده مي پردازد و هم به فهم و درک فرآيندهاي ذهني که مستقيماً قابل مشاهده نيست و بر اساس داده هاي رفتاري و زيست شناختي قابل استنباط است، توجه دارد.

 توانايي‌هاي مورد نياز و قابل توصيه

رياضي خوب و آمار قوي از ملزومات اين رشته است چون آمار يكي از سنگ بناهاي روان‌شناسي است و همچنين زبان انگليسي قوي ، زيرا ما به زبان فارسي كتاب‌هاي روان‌شناسي زيادي نداريم. متأسفانه اکثر دروس اختصاصي آزمون علوم انساني براي رشته روان شناسي هيچ ارتباطي با درس هاي دانشگاهي اين رشته ندارد و نمي توان گفت که اگر داوطلبي در اين آزمون رتبه خوبي به دست بياورد، در دانشگاه نيز دانشجوي موفقي خواهد شد. البته خوشبختانه در چند سال اخير داوطلبان گروه آزمايشي علوم تجربي نيز مجاز به انتخاب گرايش روانشناسي باليني هستند و اين باعث بالا رفتن کيفي کلاس هاي دانشگاهي رشته روانشناسي شده است، چون زيست شناسي و شيمي در اين رشته اهميت بسياري دارد و بايد پايه علوم زيستي دانشجوي اين رشته قوي باشد. از سوي ديگر آمار و رياضي در اين رشته کاربرد وسيعي دارد و متأسفانه پايه رياضي دانش آموزان رشته علوم انساني تا حدودي ضعيف است و در دانشگاه نمي توانند کارهاي آماري اين رشته را به خوبي انجام دهند و بالاخره در آزمون اين رشته بايد زبان انگليسي ضريب بالايي داشته باشد. زيرا ما به زبان فارسي تعداد زيادي کتاب روان شناسي نداريم و دانشجو لازم است که به کتب مرجع اين رشته که به زبان اصلي است مراجعه کند تا بتواند به مطالب جديد اين علم دسترسي داشته باشد.

دانشجوي اين رشته بايد نسبت به اطراف خود و جامعه خود ديد عميقي داشته باشد تا بتواند ظرافت‌هاي رفتاري افراد را درك كرده و در نهايت به ويژگي‌هاي رواني افراد پي ببرد.

معرفي گرايش‌هاي مقطع کارشناسي

1- گرايش باليني

2- آموزش كودكان استثنايي

3- صنعتي ، سازماني

4- عمومي

هر چند که ظاهراً گرايش هاي مختلف روان شناسي در مقطع کارشناسي تفاوت قابل توجهي با يکديگر ندارند اما اگر بخواهيم هر يک از حوزه هاي فوق را معرفي کنيم، بايد بگوييم که:

روان شناسي باليني  خدمات تشخيصي و درماني (روان درماني) را به افرادي که دچار رفتارهاي نابهنجاري مثل افسردگي، اضطراب، وسواس و غيره هستند، ارائه مي دهد که اين خدمات در سه زمينه تشخيص، درمان و پيشنهاد روش هايي براي پيشگيري از معضلات و ناهنجاري هاي رفتاري ارائه مي شود. روان شناسي باليني را امروزه علم بهزيستي مي نامند. چون اين حوزه از روانشناسي به انسان ياد مي دهد که چگونه فرض هاي غلط و ناکارآمد را در ذهن خود تصريح کرده و در نهايت زندگي خوب و مناسبي داشته باشد. به همين دليل برخلاف تصور عامه اين رشته با روان شناسي تفاوت بسياري دارد. چون روان پزشکي به شيمي درماني مي پردازد و يک روان پزشک اجازه تجويز دارو را دارد اما يک روان شناس باليني دارو تجويز نمي­کند بلکه به ريشه يابي علت بيماري هاي رواني مي پردازد و به روش رفتار درماني، بيمار را معالجه مي کند مگر در مراحل حاد بيماري که در اين صورت بيمار بايد به روانپزشک مراجعه کند.

روان شناسي باليني اصول روانشناختي را در امر تشخيص و درمان مشکلات عاطفي و رفتاري به کار مي­برد.

روان شناسي صنعتي و سازماني يافته هاي روان شناسي را در صنعت به کار مي برد يعني درباره اين که محيط کار بايد چگونه باشد تا بهترين بازدهي را داشته باشد و يا چه متغيرهايي در ارتباط بين کارفرما و کارگر مؤثر است و چه عواملي باعث عدم تفاهم بين کارفرما و کارگر مي شود، مطالعه مي کند. روان شناسي صنعتي و سازماني به گزينش افراد متناسبي براي يک شغل و پرورش برنامه هاي آموزشي شغلي مي پردازد و در آن دسته از تصميم گيري هاي مديريت که با روحيه کاري کارکنان ارتباط دارد، شرکت مي کند.

روان شناسي عمومي نيز به مطالعه کليات روان شناسي مي پردازد. البته بايد توجه داشت که عنوان گرايش براي روان شناسي عمومي بي معنا است چون ما تخصصي به نام روان شناسي عمومي نداريم.

روان شناسي و آموزش کودکان استثنايي کاربرد يافته­هاي روان شناسي در رابطه با کودکان استثنايي (تيزهوشان و معلولين جسماني) است، يعني يک روان شناس آموزش کودکان استثنايي بررسي مي کند که چگونه يادگيري يا حافظه کار خود را بهتر انجام مي دهد؟ و يا کارکرد حافظه درباره کودکان استثنايي چگونه است؟

در مورد تفاوت دو رشته روان شناسي و آموزش کودکان استثنايي و علوم تربيتي گرايش آموزش و پرورش کودکان استثنايي، بايد گفت: بررسي اين که کودکان استثنايي (کند ذهن يا باهوش) چه مطالبي را بايد بياموزند به علوم تربيتي باز مي گردد. اما اين که ذهن اين گروه از کودکان چه   توانايي هايي را دارند و حافظه و يادگيري آنها در چه حدي است به روان شناسي و آموزش کودکان استثنايي ارتباط دارد. ولي در کل بين اين دو رشته نقاط اشتراک فراواني وجود دارد.

 وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر

در دوره كارشناسي ارشد 4 شاخه باليني ، عمومي ، تربيتي و استثنايي وجود دارد كه همين 4 گرايش در دوره دكترا نيز تدريس مي‌شوند.

آينده شغلي و بازار كار

–     مراحل رشد و تحول ذهني و حرکتي کودکان چگونه است

–     چگونه مي توان از پيدايش بيماري هاي رواني پيشگيري کرد؟

–     کدام شرايط خانوادگي و اجتماعي مشوق پرخاش گري، از خودبيگانگي و بزهکاري است؟

–     بهترين شيوه درمان سيگار کشيدن يا چاقي کدام است؟

–     چه شرايط و ابزاري را براي مأموران برج مراقبت فرودگاه بايد فراهم نمود تا خطاي آنان به حداقل برسد؟

–     شکل و الگوي معماري منازل، ادارات و کارخانه ها چه اثري در بهداشت رواني افراد دارد؟

–     چگونه مي توان بازدهي و کارايي کارگران و کارمندان را افزايش داد؟

هر يک از سؤال هاي فوق به يکي از شاخه هاي علم روان شناسي باز مي گردد. در واقع، امروزه روان شناسي با همه جنبه هاي زندگي ما ارتباط داردو هر اندازه که جامعه پيچيده تر شود، روانشناسي نيز نقش مهمتري در حل مسائل آدمي بر عهده مي گيرد. تا جايي که امروزه ما با حوزه هاي تخصصي جديدي مثل روان شناسي مهندسي، روان شناسي محيطي، روان شناسي قانوني و روان شناسي کامپيوتر روبه رو هستيم. و اين به معناي فرصت هاي شغلي متنوع و گسترده براي فارغ التحصيلان کارشناسي ارشد و دکتري است که مي توانند به طور تخصصي در يکي از شاخه هاي اين علم فعاليت کنند. البته در کشور ما بسياري از حوزه هاي تخصصي روان شناسي ناشناخته باقي مانده اند و حتي حوزه هاي معروف و شناخته شده روان شناسي مثل روان شناسي باليني، روان شناسي تربيتي، روان شناسي و آموزش کودکان استثنايي نيز جايگاه واقعي خود را در جامعه ما ندارند چرا که مؤسسات دولتي و خصوصي از نقش متخصصان روان شناسي در پيشبرد کارها اطلاعي ندارند.

اما با اين وجود به گفته کارشناسان اين رشته، آينده روان شناسي در کشور ما روشن و اميدبخش است و فارغ التحصيلان اين رشته بايد آينده خود را در فردا ببينند. چون کشور ما يکي از کشورهاي در حال توسعه است و بدون بهره گيري از شاخه هاي مختلف روانشناسي نمي تواند توسعه همه جانبه داشته باشد.

از سوي ديگر کشور ما، کشور جواني است و امروزه يکي از دغدغه هاي خانواده ها حفظ بهداشت رواني و بالا بردن سطح دانش فرزندان شان مي باشد که اين دو مهم نيز به ياري شاخه هاي مختلف روان شناسي از جمله روان شناسي رشد و روان شناسي تربيتي امکان پذير است.

آنچه گفتيم در مورد فرصت هاي شغلي موجود براي فارغ التحصيلان اين رشته در آينده است. اما امروزه نيز فارغ التحصيلان اين رشته در درجه اول جذب آموزش و پرورش مي شوند و يا در شرکت ها و سازمان ها به عنوان کارشناس روان شناسي فعاليت مي کنند و عده اي نيز به عنوان دستيار متخصص روان شناسي باليني و يا روان پزشک مشغول به کار هستند.

عناوين درس هاي اصلي و اختصاصي 

روان‌شناسي عمومي 1 و 2 ، علم‌النفس از ديدگاه دانشمندان اسلامي ، آمار توصيفي ، فيزيولوژي عمومي (اعصاب و غدد) و روان‌شناسي،  مباني جامعه‌شناسي، روان‌شناسي احساس و ادراك، روان‌شناسي يادگيري و تربيتي و پرورشي، روان‌سنجي، بهداشت رواني، اصول روان‌شناسي باليني، روان‌شناسي كودكان استثنايي، روان‌شناسي باليني كودك، روان شناسي انگيزش و هيجان و روش تحقيق.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *